این ناکجا آباد ، محل نگهداری بچه های بی سرپرست و بدسرپرسته !
یه مسئول دولتی ، هم به فکرنیست که اینا توی این خراب شده
دارن چی میکشن ! اما علی کریمی ، فارغ
از اسم و رسمش ، میره و برای دلخوشی این بچه ها ، باهاشون فوتبال بازی میکنه !
علی کریمی میره جایی که شاید خیلی از آقایون ، از ترس خاک گرفتن
بنزهای چند صد میلیونیشون ، از اون طرف ها رد هم نشن !
.
برداشت دوم :
اون آقایی که روی تخت افتاده ، بابک معصومیه ! یه زمانی کاپیتان
تیم فوتسال ایران بود و کلی افتخار و برو و بیا داشت ! وقتی سرطان
گرفت ، یه نفر مسئول دولتی نرفت سراغش ! اون همه هزینه ، اون
همه درد رو بابک معصومی به دوش داشت و یه نفر کمکش نبود !
بعدها گفت یه روز علی کریمی اومد ملاقاتش ،
چک سفید بهش داد ، تمام هزینه های اتاق و بیمارستان رو هم !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
برداشت سوم :
پسری که از اختلالات شدید هورمونی رنج میبرد و به عنوان بلندقدترین
ایرانی شناخته میشد ، توی برنامه ماه رمضون ، ازش پرسیدن چه آرزویی داری ؟
گفت سه تا آرزو : سلامتی ، لپ تاپ داشته باشم و علی کریمی رو ببینم !
شبونه ، علی کریمی ، لپ تاپ خرید ، رفت خونه شون ، تمام خرج درمان و
اعزامش به آلمان رو داد !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
حالا بیاید علی کریمی رو اخراج کنید ، به خیال خودتون
آبروش رو بریزید ! آبروی علی کریمی ، پیش خدا و بنده های خدا ،
خیلی بالاتر و بیشتر از اونه که شما بتونید چیزی ازش کم کنید !
خیلی بیشتر
نظرات شما عزیزان:
سلام آفرین وب خیلی خوبی دارید مهشره مطالبتون به روز و عالیه شکل و شمایل وبتونم زیباست
لینکت هم کردم امیدوارم لینکم کنی
لینکت هم کردم امیدوارم لینکم کنی